آیناز جانآیناز جان، تا این لحظه: 14 سال و 4 ماه و 28 روز سن داره

دنیای منو خانومی

ولینتاین منو آیناز

امشب بابا سعید واسمون ولینتاین گرفت از خونه خاله اومدیم رفت تو ماشین یه نایلون اورد اول گفت آیناز بیاد کارش دارم یه گردنبند خوشگل انداخت گردنت گفت ولینتاین دختر نازم مبارک بعد یه جفت گوشواره ی خوشکل خوشکل گذاشت گوش منو گفت ولینتاین عشقمم مبارک ولی منو تو واسه بابایی هیچی نخریده بودیم اینقدر ناراحت بودم نمیدونستم چی بگم حالا منو تو هم چند روز دیگه واسه بابایی ولینتاین میگیریم حتما که نباید امشب باشه                                      روز عشق مب...
25 بهمن 1392

جشن 22 بهمن

امروز که اومدم دنبالت مهد دیدم یه پرچم خوشکل رو لپت کشیدن یه تاج هم رو سرت بود گفتی که امروز جشن داشتین خاله ندا هم ازت عکس تکی گرفته بود عصری وقت نشد ازت عکس بگیرم شب تاجو زدم سرت ازت عکس گرفتم ببین چقدر نازه دورت بگردم                  ...
22 بهمن 1392

تولد چهار سالگی آیناز جون

سلام دوستای گلم با کلی تاخیر اومدم خاطرات نانازی خوشگلمو بگم. نازگل مامان امسال قرار نبود تولد بگیریم چون ماه صفر بود منم تازه فروشگاه زده بودم سرم خیلی شلوغ بود یه شب خونه عزیز جون بودیم که بابا گفت فردا تولد آیناز جون تو هم خیلی خوشحال شدی منو بابا سعیدو اینقدر بوسیدی .یه تولد واسه خونواده بابا یه تولد واسه خونواده مامان یه تولدم واسه دوستای مهد کودک گرفتیم.نازنینم شمع چهارسالگیتو فوت کردی رفتی تو پنج سالگی یه سال بزرگتر شدی و خانومتر شدی یه کوچولو هم شیطون خیلی دوست داریم نفس منو بابا سعید الان واستون عکسای خوشکل آیناز طلا رو میذارم                ...
22 بهمن 1392

خاطرات بهمن نازگل

سلام گل قشنگم تواین ماه یه عالمه تولد داشتیم 4 بهمن تولد داداش احسان 10 بهمن تولد آجی شادی 10 بهمن تولدآجی روزینا 15 بهمن تولد بابا سعید 18 بهمن تولد زنعمو گلی اینقدر کیک خوردیم که نگو الان عکساشونو میذارم اینم عکس تولد آجی روزینا اینم کیک آجی شادی اینم کیک بابا سعید و اینم کیک زنعمو گلی داداش احسانم بخاطر اینکه ماهشهر بود نشد بیاد واسمون کیک بخره   ...
22 بهمن 1392
1